فلسفه پیاده روی

ارسال شده در توسط معینی
عابرشهر | AberShahr > بازتاب دیدگاه دیگران > فلسفه پیاده روی

مطلب زیر از کانال  تلگرام دکتر شجیع که توسط  علیرضا شفیعی نسب ترجمه شده است آمده است

پیاده‌روی فقط ورزش نیست، مبارزه است، آزادی است، تفکر است، تنهایی است، و درآمدن از تنهایی. آدام_گوپنیک در یادداشت زیبا و مفصل خود به سراغ کتاب فلسفه پیاده روی نوشته فردریک گروس رفته است.

✅ فلسفۀ پیاده‌روی کتابی پرفروش بوده است که «جان هو» آن را از فرانسه ترجمه کرده است، فردریک #گروس نویسندۀ کتاب در اولین پاراگراف از کتابِ خود که فقط یک جمله است، چنین می‌نویسد: «پیاده‌روی ورزش نیست.» او به ما می‌گوید که هدف پیاده‌روی، یافتن دوست نیست؛ بلکه به‌اشتراک‌گذاشتن تنهایی است: «چون تنهایی را نیز می‌توان مانند نان و نورِ روز به اشتراک گذاشت»؛ زندگی کانتِ فیلسوف «مانند یک کاغذ دست‌نوشتۀ نت‌های موسیقی دقیق بود»؛ در هنگام پیاده‌روی، بدن «دیگر در یک منظره نیست، بدن به خودِ منظره تبدیل می‌شود» وقس‌علی‌هذا.

✅ نظریۀ بزرگ گروس دربارۀ پیاده‌روی که از تمام انتزاعات برداشت شده، این است که اصولاً سه نوع پیاده‌روی وجود دارد. نوع اول و اصلیِ پیاده‌رویْ متفکرانه است. این کار را برای درست کارکردن فکرتان می‌کنید. نوع دومْ پیاده‌روی «شکاکانه» است. این نام برگرفته از شکاکان یا کلبیونِ یونان باستان است. آن‌ها افرادی ناهنجار و بی‌خانمان بودند که قراردادهای اجتماعی، سنت‌ها و لباس‌ها را به سخره می‌گرفتند. نوع سوم هم ترکیب متفکرانه و بدبینانه است که همان راه‌رفتن افراد در شهر در دنیای مدرن را رقم می‌زند؛ یعنی چیزی که گاه به آن «پرسه‌زدن» می‌گویند. نظریۀ گروس این است که این سه نوع پیاده‌روی که در طول زمان توسعه یافته‌اند، اکنون در کنار یکدیگر قرار دارند؛ هرچند همان‌طور که انتظار می‌رود، کالایی‌شدن در نظام کاپیتالیسمْ این همزیستی را دشوار می‌کند.

✅ پیاده‌روی متفکرانه، نوع موردعلاقۀ گروس است: پیاده‌روی زائران در قرون وسطا، پیاده‌روی‌های ژان ژاک روسو، هنری دیوید تورو و زندگی روزمرۀ کانت. این کار معادلِ غربی چیزی است که آسیایی‌ها با نشستن به دست می‌آورند. پیاده‌روی گونه غربی مدیتیشن است: «وقتی پیاده‌روی می‌کنید، هیچ‌کاری نمی‌کنید، به‌جز راه‌رفتن. اما اینکه کاری به‌جز راه‌رفتن نداشته باشیم، باعث می‌شود بتوانیم حس نابِ هستی را بازیابی کنیم و لذت سادۀ وجود را مجدداً تجربه کنیم. سرتاسر دوران کودکی مملو از این لذت است.»

✅ گروس خاطرنشان می‌کند که بی‌دلیل نیست که یکی از مکاتب غالب فلسفی در دنیای باستان که در قرون وسطا نیز احیا شد، فلسفۀ «مشاء» نام داشته است. رافائلِ نقاش در نقاشی آبرنگیِ بزرگ خود از جمعِ فیلسوفان باستان که معمولاً آن را «مدرسۀ آتن» می‌نامند، افلاطون و ارسطو را سرپا و در حال حرکت نشان می‌دهد؛ یعنی باوجوداینکه نقاشیْ آن‌ها را در جای خود ثابت نگه می‌دارد، باز هم در حال راه‌رفتن‌اند و به‌سوی فیلسوفان دیگر حرکت می‌کنند، نه اینکه در مقامی بالاتر از آن‌ها قرار داشته باشند. حرکت و ذهن در تفکر غربی دارای پیوندی ناگسستی هستند.

ترجمه از علیرضا شفیعی نسب

✅ کانال دکتر رضا شجیع
? @rezashajie

معینی
smmoeini@gmail.com
سلام، به عابر-شهر خوش آمدید. اینجا وبگاه شخصی سید محمد مهدی معینی فارغ التحصیل دکترای شهرسازی با گرایش برنامه ریزی شهری از دانشگاه نیوکاسل-انگلستان است. تحصیل و زندگی در شهرهای اروپایی و آمریکای شمالی همراه با بیش از 20سال سابقه کار اجرایی و پژوهشی در مدیریت شهر تهران تجربه ای بس گرانقدر است که امیدوارم بتوانم از این طریق حاصل آنرا به دیگران انتقال دهم.