خیابان به عنوان مکان یا “مکان های معنا” در نزدیکی خانه

عابرشهر | AberShahr > شهر > خیابان به عنوان مکان یا “مکان های معنا” در نزدیکی خانه

اشاره: خیابان به عنوان یکی از عرصه های عمومی در چند دهه اخیر در غرب دچار تغییر و تحول بسیار جدی شده است. گاهی اینطور استنباط می شود که  برخی بدون توجه به سیر تاریخی و تحول خیابان در غرب در پی آنند که با الگوبرداری از آنها، دست به تغییراتی در طراحی و اجرا در خیابانهای شهرهای ایران بزنند. این یادداشت به این بهانه تنظیم شده است که آنچه در موضوع خیابان اهمیت دارد،  لزوم بازطراحی خیابان برای استفاده انسانها به جای خودرو است در این مسیر جایگاه خیابان به عنوان “مکان های معنا” در نزدیکی خانه است که باید مقدم بر دیگر انواع خیابان که به ذکر آنها خواهم پرداخت در الویت تصمیم گیران مدیریت شهری برای تغییر در سطح شهرها قرار گیرد.

خیابان یکی از مهمترین عناصر فضای شهری محسوب می شود. که معمولا مهندسین و طراحان آموزش دیده اند تا به بعد فیزیکی یا کالبدی آن بپردازند در حالیکه دانشمندان علوم اجتماعی به تعاملات انسانی در این عرصه توجه می کنند و برنامه ریزان شهری در این میان ممکن است به دسترسی و فرصت های برابر در فضا یا بر روی قابلیت کنترل آسان، امنیت، دسترسی وتمیز بودن خیابان متمرکز شوند.

خیابان ها نزدیک به ۲۵ درصد از فضای شهرها و در حدود ۸۰ درصد از فضای عمومی را در بر می گیرد. قرار بود که خیابان علاوه بر نقش و کارکرد دسترسی و حمل و نقل شهری مکانی برای قدم زدن، پیاده روی، بازی، گذران اوقات فراغت و تعاملات اجتماعی در شهرها باشد اما با رشد سریع تعداد وسایل نقلیه در شهرها امروزه خیابانها به واسطه ازدحام، شلوغی و الودگی های ناشی از تردد بیش از اندازه خودرو تهدیدی جدی برای کیفیت زندگی در محلات شهری به شمار می رود. بدین جهت آرام سازی ترافیک از دهه ۱۹۶۰ در اروپا در دستور کار بسیاری از شهرها قرار گرفت. کشورهایی مثل دانمارک  با «استروگت»[۱]  که یک خیابان های صرفا پیاده که توسط شبکه حمل و نقل عمومی پشتیبان می شود و در هلند «وونروف»[۲] به عنوان «حیاط زندگی» یا در آلمان که به «وانتز »[۳]  که به «خیابان قابل زندگی» به نوعی معروف است، بر می خوریم. این خیابانها که عموما در مناطق مسکونی هستند با افزایش ایمنی و کاهش سرعت خودروها امکان تبدیل خیابان های شلوغ به مکانهای قابل تعامل و بازی برای ساکنین و عاری از ترافیک عبوری فراهم آورده اند.

در حقیقت رویکرد جدید شهرسازی (نوشهرگرایی)[۴] از دهه ۱۹۷۰ به بعد بازگشت به شکل سنتی محله وتوسعه مبتنی بر حرکت پیاده، حمل و نقل عمومی با اختلاط کاربری با تاکید بر جوان سازی خیابان تجاری محله را ترویج می کند.

امروزه جنبشی برای بازطراحی و تاکید دوباره بر نقش خیابان به عنوان یک فضای عمومی در اکثر شهرهای جهان در چند دهه اخیر آغاز شده که به پیدایش خیابانها با عناوین مختلف و تعاریف گوناکون در ادبیات نظری و موضوعی شهرسازی در دنیا منجر شده است. از جمله این خیابانها می توان به خیابان عبوری (Trough Street ) ، خیابان بازی (Play Street) ، خیابان پیاده(Pedestrian/Street Mall)  خیابان مخصوص پیاده (Pedestrian Only Street) ، خیابان اجتماع پذیر Sociable Street) (، خیابان اشتراکی (Shared Street) ، خیابان دمکراتیک(Democratic Street) ، خیابان سرزنده یا زیست پذیر Livable Street) ( و خیابان کامل (Complete Street)  اشاره کرد.

امروزه بسیاری از خیابانهای شهرهای ما تنها برای جابجایی با الویت خودرو طراحی شده اند، نه مکانی برای ماندن انسانها. مکانهایی برای خوردن و نوشیدن که گاهی توسط مردم تصاحب و اشغال می شوند، خیابانها اغلب  اجتماع پذیر و فعال نیستند و موجب ماندگاری و مکث مردم در آنها نمی شود. بسیاری از آنها با خاتمه یک فعالیت خاص خالی از جمعیت و ازدحام می شوند.

 اما در واقع پرسش آغازین این است انتظار استفاده کنندگان از یک خیابان چیست؟ چه چیزی خیابانها را از هم متمایز می کند یا به عبارتی موجب ماندگاری عابرین از فضای خیابان می شود؟ بنابراین چه چیزی به طور طبیعی و مداوم موجب جذب و ماندگاری مردم در استفاده از یک خیابان به عنوان یک فضای عمومی می شود؟ چگونه یک فضای نامشخص مثل یک خیابان به یک مکان یا به عبارتی فضایی “معنادار” که توسط انسان تعریف و هویت می یابد، تبدیل می شود؟ چگونه می توان شکاف بین استفاده کنندگان و خیابان به عنوان مکان را کاهش داد؟ آیا خیابان های تجاری محله می توانند فرصتی برای خلق “مکان های معنا” در نزدیکی خانه را فراهم کنند؟

زمانی که فضا از طریق افراد، گروه ها یا فرآیندهای فرهنگی به آن معنا بخشیده شود، به مکان تبدیل می گردد. کالبد ، فعالیت و معنا سه مؤلفه مکان است که معنا نسبت به دو مؤلفۀ دیگر به اعتقاد رلف ( ۱۳۸۴) از اهمیت بیشتری برخوردار است و رسیدن به آن دشوارتر است. به نظر می رسد به واسطه آنکه معنا نزد کاربران مفهومی عینی و ذهنی است، لذا عینیت بخشیدن به آن در عمل کار دشواری است  بدین جهت است که به اعتقاد استوارت (۲۰۰۸) ، مکان نشان دهندۀ کلیتی منحصر به فرد شامل فرد، محیط و تجربۀ درونی یک محل است. از طرف دیگر به اعتقاد ویکاس مهتا در کتاب «خیابان کاملترین نمونه فضای عمومی اجتماعی» از ویژگی های مهم مکان قابل تشخیص برای عموم مردم سه اصل تداوم، سازگاری و شخصی سازی مکان است.

تداوم به اعتقاد وی از ویژگی دوام یک مکان است و به عبارتی قابلیت استفاده منظم از آن مکان است که حس در “خانه بودن” را برای ساکنان تداعی می کند. برای مثال قهوه خانه به عنوان مکانی برای ساکنان محله دارای هویت است و استفاده کنندکان علاقه مندند تا با حضور در آن رویدادهای مهم را با دوستانشان به اشتراک بگذارند و این امر به فضای عادی در خیابان معنا می دهد. سازگاری یا توانایی مناسب استفاده از یک فضا، چند بعدی بودن، انعطاف برای پاسخ به نیازهای گروه های مختلف از جمله کودکان، زنان، سالمندان و کم توانان جسمی و حرکتی است. همچنین این سازگاری باید توام به امکان تغییر به صورت مداوم به نیازهای در حال تغییر مردم و محیط باشد. بدون شک سازگاری با توانایی کاربران در تغییر محیط خودشان یا راحتی در استفاده متناسب با نیازهایشان از قلمرو مورد نظر است که موجب دلبستگی به مکان می گردد. همچنین شخصی سازی این امکان را  فراهم می آورد تا صاحب مکان با تغییر در بروزرسانی رابط خود با خیابان ، تغییر مکرر دکور جبهه جلو خیابان و نمایش کالا و محصولات خود در پیاده رو، فضا را شخصی سازی کنند و بدین ترتیب مکان مورد نظر متمایز از خیابان شود و استفاده کننده پس از وارد شدن به این قسمت از خیابان حس در «درون بودن» را تجربه کند.

بنابراین سه عامل (تداوم، سازگاری و شخصی سازی) نه تنها موجب احساس امنیت، راحتی، حس جمعی، تحریک بصری و علاقه برای کاربران در استفاده از مکان و خیابان می شود، بلکه به افزایش هویت مکان در ذهن استفاده کنندگان و ساکنین محله نیز منجر خواهد گشت. ویژگی های یاد شده فضای زندگی روزمره و معمولی مصرفی به یک مکان معنادار در خیابان برای ملاقات، تعامل و ارتباطات را ایجاد می کند. همچنین خیابان را به مکانی برای تجربه شخصی تبدیل می کند تا ارتباط بین مردم و مکان ها تقویت و احساس تعلق را نزد ساکنین تقویت می کند.

منابع:

بندرآباد، علیرضا( ۱۳۹۰)، شهر زیست پذیر، چاپ اول، انتشارات آذرخش، تهران

حسین زاده، مهدی و معینی، سید مهدی (۱۳۹۹)،  ارزیابی کیفی فضاهای شهری کاربرد رویکرد کل نگر منظر در ارزیابی پروژۀ میدان شهدای مشهد، مجلۀ منظر، ۱۲ ( ۵۰ )، ۵۰ – ۶۱ / بهار ۱۳۹۹

کرمونا، ماتیو(۱۳۹۴)، فضاهای عمومی معاصر، نقد و طبقه بندی آن، ترجمه« ثقفی اصل، آرش و عبدالله زاده طرف، اکبر، انتشارات طحان

مهتا، ویکاس( ۲۰۱۳)، خیابان کاملترین نمونه فضای عمومی اجتماعی، ترجمه: خالدیان، ژیلا و پیاب، آرمین( ۱۳۹۸) چاپ اول، انتشارات آذرخش، تهران

معینی، سید مهدی(۱۳۹۰) شهر پیاده مدار، چاپ ۵، انتشارات آذرخش، تهران

معینی، سید مهدی(۱۳۹۶) شهر همگان، چاپ ۲، انتشارات آذرخش، تهران

[۱] Stroget

[۲] Woonerf

[۳] Wohnstrasse

[۴] New Urbanism

معینی
smmoeini@gmail.com
سلام، به عابر-شهر خوش آمدید. اینجا وبگاه شخصی سید محمد مهدی معینی فارغ التحصیل دکترای شهرسازی با گرایش برنامه ریزی شهری از دانشگاه نیوکاسل-انگلستان است. تحصیل و زندگی در شهرهای اروپایی و آمریکای شمالی همراه با بیش از 20سال سابقه کار اجرایی و پژوهشی در مدیریت شهر تهران تجربه ای بس گرانقدر است که امیدوارم بتوانم از این طریق حاصل آنرا به دیگران انتقال دهم.